حسرت
30 آبان 1393 توسط قره داغي رزوه
سال گذشته از طرف بسیج حوزه علمیه عازم اردوی جنوب شدیم.جای شما رفقای آدینه ای من خالی.بسیار خوش گذشت.پر بود از معرفت و معنویت به برکت شهدا. تک تک مناطق را یکی پس از دیگری سر میزدیم و عهد خود را با شهدا و امام شهدا تجدید می کردیم. در اروند مسئول اتوبوس به ما یادآور شد که رأس ساعت یازده همه در اتوبوس باشند، من و سه تن دیگر از دوستانمان کمی دیرتر به اتوبوس رسیدیم. وقتی وارد شدیم همه منتظر ما بودند. یعنی چهل و اندی آدم منتظر ما چند نفر بودند. معذرت خواهی کردیم و گذشت…
رفقای من، امام زمان ارواحناه له الفداه و یاران ایشان منتظر من و شمایند. منتظر ما چند نفر. نکند غفلت کنیم و حسرت خوریم، دیگر این دفعه با عذرخواهی درست نمی شود. اگر جا بمانیم، جا مانده ایم، حواسم باشد…